«قسم» داستان خانواده ای است که برای مراسم «قسامه» از شهر خود راهی مشهد می شوند، در نگاه اول فیلم هم از حیث کارگردانی و هم فلیمنامه تاحدودی در جذب مخاطب موفق است، فیلنامه ای روان، مزیانس بندی های قابل قبول و گره های داستانی و بازی های خوبی که گذر زمان در لوکیشن بسته اتوبوس را از ملا ل آوری خارج می کند... از سوی دیگر «قسم» یک اثر سینمایی ناتورالیسم با انبوهی از نمادهای گل درشت و زمخت است از «بهمن» که با خیانت به همسر خود در نهایت در یک گاوداری «رضوان»-بهشت- را می کشد، اتوبوسی که در یک جاده طولانی به سمت شهر «مذهبی» مشهد در حال حرکت است و در نهایت توسط همین «بهمن» چپ می شود، تعداد زیاد زنان داخل اتوبوس که متوجه می شوند شرع و قانون مانع ایفای نقش آنها همچون مردان در ادای قسامه است و در نهایت سکانس پایانی که «راضیه» -مهناز افشار- بچه به بغل و درهم شکسته از خیانت و سختی زندگی از جلوی صف گاوان نشخوار کننده نفهم و بی تفاوت عبور می کند!
آنچه در این روزها بیش از هرچیز در مورد فیلم قسم حاشیه ایجاد کرده است، انتقاد در خصوص صحت محتوای حقوقی فیلم و موضوع «قسامه» است، قسامه طبق تعریف قانون مجازات اسلامی سال ۹۲ : ((سوگندهایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی و غیر عمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند)).
در مورد تاریخچه قسامه نظرهای مختلفی وجود دارد اما مشهور بر امضایی بودن آن است، یعنی از زمان جاهلیت بوده و اسلام هم آن را در زمره احکام امضایی تثبیت کرده است.
نکته حائز اهمیت فلسفه قسامه است، قسامه در برخی روایات اسلامی به عنوان عملی در جهت محافظت از مردم ذکر شده و در واقع بیشتر به جنبه های پیشگیرانه آن توجه شده است. علاوه براین جلوگیری از هدر رفتن خون مسلمان از دیگر وجوه علی حکم قسامه است، در واقع قسامه وقتی است که نه در برائت کامل متهم و نه در محکومیت آن ادله ای باشد، نه می توان آن را بیگناه دانست نه می توان قطعا حکم به گناه کاری آن داد، گرچه امروزه اسباب و فناوری های کشف جرم به قدری پیشرفت کرده است که توسل به این شیوه بسیار کم شده ولی همچنان از قواعد فقهی و حقوقی در جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد است.
قسامه یک استثناست، چرا که قاعده در حقوق اقامه ادله توسط مدعی است (البینه علی المدعی)، اما شارع و قانون گذار نظر به اهمیت حفظ جان و هدر رفتن خون بی گناه، این قاعده را فقط در جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد یعنی جرایم مستوجب قصاص و دیه پذیرفته اند و در هیچ یک از دیگر جرایم حتی جرایم مستوجب حد نیز قابل اجرا نیست.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که قسامه در دیگر ملل هم مرسوم بوده است، مثل فرانسه درخصوص دزدی گله و دام ها.
تا قبل از سال ۱۳۹۲ و مصوب قانون مجازات اسلامی جدید حکم قسامه مشمول «ضرب» و جراحات کمتر از یک ششم دیه کامل و موجب ارش نمی شد، اما با مصوبه سال ۹۲، قسامه علاوه بر قتل و جرح، ضرب و کلیه صدمات بدنی را در برگرفت.
یکی از مهمترین شروط قسامه، «لوث» است، لوث عبارت است از وجود قرائن و اماراتی که موجب ظن قوی قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب به آن می شود، لوث بودن یک امر شرایط ویژه ای دارد که قانون به آن پرداخت است.
اما آنچه در نشست خبری این فیلم هم محل مناقشه بود نحوه ادای قسامه است در این خصوص نیز قانون توضیحات شفافی داده است ( مواد ۳۱۲ تا ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲)؛ اما نکته قابل بحث آن است که آیا تکرار در قسامه قابل قبول است یا خیر، یعنی در صورت به حد نصاب (۵۰ نفر) نرسیدن اقوام نسبی ذکور، همان اشخاص می توانند قسم را تکرار کنند تا تعداد قسم ها به ۵۰ برسد یا خیر؟
در این باب باید گفت هم حرف آقای تنابنده درست است و هم آن منتقد، اگر ظرف زمانی فیلم برای قبل از سال ۱۳۹۲ و تصویب قانون جدید مجازات اسلامی باشد طبق تبصره ۲ ماده ۲۴۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ و اصلاحیه سال ۱۳۸۰ : ((چنانچه تعداد قسم خورندگان مدعی علیه کمتر از پنجاه نفر باشد، هر یک از قسم خورندگان مرد می توانند بیش از یک قسم بخورند به نحوی که پنجاه قسم کامل شود.))
اما در اصلاحیه قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ماده ۳۳۶ اشعار می دارد: ((نصاب قسامه در اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان و بستگان مدعی است. با تکرار سوگند قتل ثابت نمیشود)).
لذا این مناقشه بیشتر مرتبط به زمان وقوع است و از آنجا که در فیلم تعیینی برای ظرف زمانی حوادث نشده است می توان گفت که خوانش حقوقی روایت فیلم صحیح و بی خدشه است.